«سرود» آورده مالی ندارد کار با عشق جلو میرود/ هدف «دفتر سرود ارشاد» آموزش مربیان سرود است
مسئول دفتر سرود وزارت ارشاد میگوید: سرود یک اتفاق و هنر کاملا مردمی است؛ شما حتی در دورهمیهای خانوادگی، میتوانید یک شعر یا موسیقی را با هم بخوانید. سرود وابسته به اجتماع و نوعی جمعخوانی است، لذا به آموزش جدی نیاز ندارد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، اگر بخواهیم موسیقی را به طور دقیقی و بر اساس آنچه در هر کشور و منطقه اتفاق میافتد دستهبندی کنیم به گونههای جدیدی میرسیم که شاید در ابتدا نامی از آنها نشنیده باشیم یا شاید برایمان نواهایی ناآشنا و نو باشند. این مواجهه محدود به یک کشور یا قاره نیست. موسیقی سیاهان، راک، موسیقی بکر کشورهای آفریقایی، موسیقی رگی (جاماییکا) هر کدام در نوع خود نواها و آواهایی جدید برای مخاطبان عام و حتی خاص موسیقی است. در کشور ما اما این نوع سبکها که بر اساس جریانات اجتماعی ایجاد شده باشند از انگشتان یک دست هم کمتر هستند. آنچه بر اساس جریانات تاریخی و اجتماعی در قالب قطعاتی ریتیمک طی مقاطع مختلف تاریخی در کشور رخ داده؛ موسیقی زیرزمینی در دهه هفتاد و هشتاد است که از دل آن هیپهاپ و رپ و گاه راک بیرون آمد اما مسیری مشخص و رو به تکامل را طی نکرد. این عدم رشد سبکهای ایجاد شده در مقاطع مختلف تاریخی البته دلایل متعدد دارد که یکی از آنها ناهمخوانی فرهنگی و زبانی است. اما یکی دیگر از گونههایی که در اواخر دهه پنجاه و دهه شصت به شدت در کشور باب شد «سرود» بود.
سرود در بحبوحه انقلاب معنا و تعریفی داشت که در دهه بعد تغییر کرد. در ابتدای انقلاب سرود انقلابی به آثار اعتراضی و انگیزشی اطلاق میشد که در التهابات آن دوران به صورت زیرزمینی یا حتی قانونی پخش میشد. نمونههای بسیاری از این دست وجود دارد که آنها را سرود مینامیدند. «الله الله» با صدای رضا رویگری، «بهاران خجسته باد» اثر عبدالله بهزادی، «الله الله تو پناهی بر ضعیفان» با ترانهای از مسعود هوشمند و آهنگسازی و تنظیم علی درخشان برخی از سرودهای انقلابی اواخر دهه پنجاه هستند. که این آخری را حمید غلامعلی پس از خروج هاتف از کشور بازخوانی کرد. «آمریکا آمریکا مرگ به نیرنگ تو» از آثار ماندگار اسفندیار قرهباغی یکی دیگر از آثاری است که سرود انقلابی و حتی اثری اعتراضی محسوب میشود. تعداد سرودهای انقلابی دهه پنجاه بیش ازحد تصور است و حال بسیاری از آنها در آرشیو صدا و سیما و ارشاد خاک میخورند. در ادامه این روند و در ابتدای دهه شصت بود که هنرمندانی چون محمدرضا لطفی، هوشنگ ابتهاج، حسین علیزاده، محمدرضا شجریان و شهرام ناظری در قالب کانون یا گروه «چاوش» به خلق آثار انقلابی با ساختار موسیقی ایرانی پراختند. این آثار به دلیل بارموسیقایی بسیار سرود محسوب نمیشوند اما میتوان آنها را در ادامه روند سرودهای انقلابی دهه شصت دانست.
اما معنا و تعریف دوم «سرود» مربوط به اوائل دهه هفتاد تا اواسط دهه هشتاد است. در این دوران به دلیل ابهامی که در رابطه با موسیقی پاپ و دیگر سبکها وجود داشت به ناچار از واژه ترانه استفاده نمیشد و کلمه جایگزین آن سرود بود. حتی آثار پاپ خوانندگانی چون عباس بهادری، بیژن خاوری، بهرام گودرزی و مهرداد کاظمی نیز سرود محسوب میشد در صورتیکه در واقع سرود نبودند و آثار پاپ محسوب میشدند.
از اوائل دهه هشتاد بود که با جدی شدن موسیقی پاپ در کشور و بازتر شدن فضا برای پرداختن به دیگر سبکها و برگزاری گسترده کنسرتها باعث شد سرود به مرور از دایره توجه خارج شود. اواخر دهه نود بود که برگزارکنندگان سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر تصمیم گرفتند مجددا پرداختن به مقوله سرود را در دستور کار قرار دهند. از آن مقطع تاکنون سرود یکی از بخشهای ثابت جشنواره موسیقی فجر است و در جشنواره سی و هشتم به صورت جدیتر به آن پرداخته شد. طی این توجه در رویداد امسال فرهنگسرای ارسباران به طور کامل به اجرای گروههای سرود اختصاص داده شد. این رویه با تاکید وزیر ارشاد و توجه دفتر موسیقی باعث شد حامد جلیلی یکی ازسرودخوانان این سالها که تقریبا در حوزه تولید و ارائه آثار فعالیتی مستمر داشته با حکم محمد الهیاری مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) به عنوان مسئول دفتر سرود انتخاب شود. لازم به ذکر است دفتر سرود وزارت ارشاد پیش از این ماهیتی حقیقی نداشته و هنوز یک سال از ایجاد آن نگذشته است.
حامد جلیلی که تیرماه امسال ریاست دفتر سرود ارشاد را به عهده گرفته، طی گفتگو با ایلنا، تعریف خود را از سرود ارائه کرد و از برنامههایی گفت که قرار است توسط دفتر سرود به زودی اجرایی شود. او از سال ۸۲ تا امروز بیش از ۳۰۰ قطعه موسیقی را تولید کرده و خوانده است. او تولید قطعههایی چون «به من رحم کن»، «باران دوازدهم» و «زیارت» را در کارنامه دارد.
به عنوان اولین سوال بگویید اساس فعالیت در عرصه سرود برای فعالان این عرصه چیست؟ آیا این مقوله پولساز و درآمدزاست؟
فعالیت در عرصه سرود نه مقداری؛ بلکه بسیار بسیار بیشتر به عشق فرد به این مقوله بستگی دارد. یعنی سرود شاید برای رفقای ما آورده مالی نداشته باشد و این عشق است که کار را جلو میبرد.
دفتر سرود ارشاد از چه زمانی آغاز به کار کرده و اهداف کلی آن چیست؟
دفتر سرود از خردادماه امسال آغاز به کار کرده است. از آن زمان که دفتر سرود با دستور وزیر محترم ارشاد آقای محمدمهدی اسماعیلی راهاندازی شد، هدفمان را ساماندهی گروههای سرود و آموزش مربیان سرود قرار دادهایم.
پیش از این مقوله سرود بخشی مستقل در ارشاد یا دیگر نهادهای فرهنگی داشته است؟
خیر این اولین بار است که چنین تشکلی شکل گرفته و دفتر آن زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تاسیس و راهاندازی شده است. به هرحال مقوله سرود یکی از دغدغههای آقای وزیر و آقای الهیاری مدیرکل دفتر موسیقی بوده؛ لذا این اتفاق خداراشکر امسال رخ داده است. این دفتر قرار است به عنوان یکی از زیرمجموعههای دفتر موسیقی، یکی از بخشهای ثابت حوزه فرهنگ و هنر ارشاد باشد.
وجود چنین بخشی را تا چه حد مهم میدانید؟
قبلا روالی که بخواهد برنامهریزی شده و قانونمند به مقوله سرود بپردازد، وجود نداشت. اینطور نبوده که یک نهاد کمی رسمیتر گروههای سرود را ساماندهی کند.
مطمئنا اگر ساز و کاری نباشد سرود هم مانند بسیاری مقولات و برخی هنرها به هرز میرود و شاید در مسیری غلط قرار گیرد.
من سرود را با این دید نگاه نمیکنم و با شما در رابطه با اینکه سرود هرز میرود موافق نیستم.
درباره دلایلتان بابت این مخالفت توضیح دهید.
دلیل مهم این است که سرود یک اتفاق و هنر کاملا مردمی است؛ یعنی شما در هر جمعی بنشینید و حتی در دورهمیهای خانوادگی، میتوانید یک شعر یا موسیقی را با هم بخوانید. سرود وابسته به اجتماع و نوعی جمعخوانی است، پس با این حساب سرود اصلا به پیش زمینه و آموزشهای جدی نیاز ندارد.
یعنی «سرود» خواندن هنری است بدون آموزش؟
مطمئنا اگر بخواهیم سرود را کمی آکادمیکتر و حرفهایتر دنبال کنیم باید آموزش ببینیم. به هر حال این هرز رفتنی که میگویید در سرود زیاد معنایی ندارد.
کلا «سرود» در مقاطعی از تاریخ معاصر ما بار سنگین موسیقی را به دوش کشیده است؛ مثلا در بحبوحه انقلاب اسلامی و فضای ملتهب جنگ هشت ساله. آیا میتوان گفت زایش سرود در در دهه شصت رخ داده است؟
بله سرود در دهههای پنجاه و شصت در کشور خیلی مورد توجه بود. اصلا سرود در خیلی از راهبریهای انقلاب اسلامی ما دخیل بوده است. شعارهایی که مردم میدانند باعث همدلیهای بسیار بود و همین الان هم میتوانید آن همدلیها و نتایج آن را ببینید. مثلا «سلام فرمانده» سرودی است که همه مردم و همه اقشار جامعه را با خود درگیر و همراه میکند. این سرود نه فقط به زبان فارسی که به زبانهای مختلف و توسط ملیتهای مختلف خوانده و اجرا شده است. به نظرم این گستره و این دربرگیری گسترده مخاطبان قابلیت سرود است. اوائل انقلاب هم این رویه در رابطه با برخی سرودهای آن دوران وجود داشته است. سرود در آن مقطع همدلی لازم را ایجاد میکرده است، اما خب متاسفانه اواخر دهه شصت و اوائل دهه هفتاد سرود مقداری رها شد و بدون متولی بود. الحمدلله که در دهه نود توجهها بیشتر شد و توانستیم سرود را تا حدودی سر و سامان ببخشیم. از انقلاب اسلامی به بعد؛ یعنی دهه شصت سرود خیلی در مدارس اهمیت داشت و آثاری در مراسم صبحگاه و زنگ تفریحها پخش میشد. در مناسبات سالانه هم سرود مقولهای مورد توجه بود. در آن دوران معمولا مدارس گروه سرود داشتند و ما هم این فضا را تجربه کردهایم. خوشبختانه الان در همان حال و هوا هستیم. بچهها هم مشتاقند در این هنر سهیم باشند. به نظرم این توجه و استقبال، اتفاق جذابی است که میتوانیم از آن در جهت ارتقاء کمی و کیفی سرود بهره ببریم.
آیا «سرود» را نوعی موسیقی میدانید و اینکه یک خواننده سرود تا چه حد باید موسیقی بداند؟
همانطور که گفتم سرود هنری کاملا عامیانه است. سرود علاوه بر مردمی بودن، هنری جاری است. برای خوانش سرود، یعنی جمعخوانی نیاز به آموزش خاصی نیست و مسلما برای دنبال کردن حرفهای این مقوله آموزش لازم است. قاعدتا اگر فرد موسیقی بداند و اگر نت بداند و ساز نواختن بلد باشد، خواهناخواه کیفیت کارش به همان اندازه بالاتر و بالاتر میرود. کلا در خوانندگی اگر شما صدای خوبی داشته باشید اما خواندن را بلد نباشد، شاید اجرا هم بروید؛ اما آنطور که باید و انتظار میرود موفق نخواهید بود. البته باز هم میگویم که قضیه خوانندگی از سرود مجزا است چون قالب اجرای سرود جمعخوانی است؛ به همین دلیل، خیلی از ایرادهای افراد گرفته میشود و در نهایت خروجی که مخاطب میشنود، مقبول خواهد بود. مطمئنا اگر بچهها بتوانند آموزش ببیند قطعا اتفاقات خوبی را تجربه خواهند کرد.
آموزش یکی از موارد مهم برای شما در دفتر سرود است؟
بله مطئنا یکی از اهداف ما همین موضوع است. هدف ما در ابتدا آموزش مربیان سرود است تا آنها بتوانند طی تدریس بچهها را درست تعلیم دهند و هدایت کنند. در مرحله بعد هم ساماندهی گروهها و چند و چون صدور مجوزها، همچنین ثبت آثار و مسائلی از این دست را مورد توجه قرار خواهیم داد.
آیا شما به عنوان مدیر دفتر سرود از زمان انتصاب تا امروز به جمعآوری اطلاعاتی از فعالان سرود تهران و دیگر شهرها پرداختهاید؟ البته منظور بانک اطلاعاتی نیست اما پیش زمینهای برای رسیدن به این منظور لازم است.
برخی نهادها و بخشها این کار را به صورت جسته گریخته و مقطعی انجام دادهاند و ما با آنها در ارتباط بودهایم. درادامه هم با لینکها و ارتباطاتی که داشتیم و محبتی که دوستان داشتند، اطلاعات را دریافت نمودیم. باید بگویم در حال حاضر اطلاعات خوب و مفیدی از گروههای سرود داریم اما خب صرفا این روند باید تکمیل شد تا در ادامه گروهها خودشان به ما مراجعه کنند و این روند هم احتیاج به زمان دارد. اگر در ای سمت و مسئولیت فعلی باقی بمانم انشالله به فضل الهی در سال 1402 شاهد اتفاقات خوبی خواهیم بود.
در سی و هشتمین جشنواره موسیقی فجر که اواخر بهمنماه در تهران و چهارده استان برگزار شد، سرود بخشی جدی بود. از روند برگزاری این بخش راضی بودید؟
از صفر تا صد انجام امور بخش سرود در جشنواره موسیقی فجر به عهده دفتر سرود بوده که آقای الهیاری مدیرکل دفتر موسیقی هم در این زمینه با ما همکاریهای صمیمانه و خوبی داشتند. در جشنواره امسال بخش سرود غیررقابتی و جنبی برگزار شد اما بر اساس آرای مردمی به یکی از گروهها هدیهای تعلق گرفت. انشالله در سال آینده بخش سرود را قویتر برگزار خواهیم کرد و از همین الان برای رسیدن به این هدف برنامهریزی کردهایم. تلاش داریم فراخوان را زودتر اعلام کنیم تا گروهها برای تولید و ارسال آثارشان فرصت داشته باشند و در ادامه هم سرودها مورد داوری قرار خواهند گرفت.
به عنوان سوال آخر بگویید آیا قرار نیست «سرود» جشنوارهای مستقل داشته باشد؟
کلا برگزاری جشنوارهای با محوریت سرود مزایای بسیاری دارد و برای انجام این کار برنامههایی هم داریم، اما سعیمان این است جشنوارهها را موضوعی جلو ببریم. مثلا در رابطه با موضوع هویتبخشی نوجوانان و جوانان جشنوارهای برگزار خواهیم کرد. امیداورم این امکان میسر شود تا طی ماههای آینده به پروژه بپردازیم و آن را کلید بزنیم.